چرا qEEG برای نوروتراپی انجام می شود؟

/Image/00000230902-2714637.png
توسط : ادمین
9/2/2023 3:48:39 PM
چرا qEEG برای نوروتراپی انجام می شود؟

EEG و اطلاعات qEEG مشتق شده را می توان توسط متخصصان به عنوان یک ابزار بالینی برای ارزیابی عملکرد مغز و ردیابی تغییرات در عملکرد مغز به دلیل مداخلات مختلف مانند نوروفیدبک و... استفاده کرد.

الکتروانسفالوگرافی کمی (qEEG) روشی است که فعالیت ثبت شده EEG را از یک ضبط چند الکترودی با استفاده از کامپیوتر پردازش می کند. این داده‌های EEG چند کانالی با الگوریتم‌های مختلفی مانند «فوریه» به‌طور کلاسیک یا در برنامه‌های مدرن‌تر آنالیز «موجک» پردازش می‌شوند. داده های دیجیتال به صورت آماری تجزیه و تحلیل می شوند، گاهی اوقات مقادیر را با مقادیر مرجع پایگاه داده "هنجاری" مقایسه می کنند. EEG پردازش شده معمولاً به نقشه های رنگی عملکرد مغز به نام "نقشه های مغز" تبدیل می شود.

تفاوت های اصلی تست EEG با تست QEEG

EEG و اطلاعات qEEG مشتق شده را می توان توسط متخصصان به عنوان یک ابزار بالینی برای ارزیابی عملکرد مغز و ردیابی تغییرات در عملکرد مغز به دلیل مداخلات مختلف مانند نوروفیدبک یا دارو تفسیر و استفاده کرد.


تکنیک‌های پردازش الکتروانسفالوگرافی کمی (qEEG) و استفاده از نرم‌افزار تحلیلی مدرن برای پردازش EEG/qEEG به ما این توانایی را می‌دهد که تغییرات پویایی را که در طول انجام وظایف پردازش شناختی در سراسر مغز اتفاق می‌افتد مشاهده کنیم، و این رویکرد جدید می‌تواند برای کمک به ما در تعیین نواحی مغز درگیر و پردازش کارآمد.


رویکردهای تحلیلی مختلفی وجود دارد، از پایگاه‌های داده تجاری گرفته تا رویکردهای بدون پایگاه داده، مانند آنالیز فنوتیپ EEG یا مدل کلاسیک‌تر اروپایی هوشیاری Bente (1964) در کاربرد بالینی مدرن EEG/qEEG استفاده می‌شود. استفاده از تکنیک های پیشرفته مانند آنالیز اجزای مستقل (ICA) و تکنیک های تصویربرداری عصبی مانند توموگرافی الکترومغناطیسی با وضوح پایین (LORETA) می تواند منابع واقعی ریتم های قشر مغز را ترسیم کند. این رویکردهای پیشرفته درک ما از پویایی و عملکرد مغز انسان را تغییر می دهند.

دستگاه نوار مغز

چرا qEEG برای نوروتراپی انجام می شود؟

بسیاری در زمینه نوروتراپی وجود دارند که قبل از طراحی یک مداخله بالینی QEEG را انجام نمی دهند. این افراد در حال حاضر به خوبی در حد استاندارد تمرین برای این رشته به سرعت در حال تحول تمرین می کنند. بسیاری از این گروه دارای پروتکل های استانداردی هستند که برای همه مراجعان با تغییرات مختلف برای پاسخ به تجربیات گزارش شده مشتری در طول درمان استفاده می شود.


من می بینم که حوزه NF به تدریج بیشتر به سمت استفاده از qEEG حرکت می کند، اما هیچ تصوری نیازی به آن ندارد، حتی کمتر یک استاندارد تمرین. گاهی اوقات به اشتباه نقل قول می شود که گفته ام انجام نوروفیدبک بدون qEEG غیراخلاقی است. به نظر من ممکن است کمتر از حد مطلوب باشد، اما مطمئناً غیراخلاقی نیست.


این بحث مطرح شده است که qEEG تنها راهی برای محاسبه هزینه‌های اضافی مشتری است، که ذخایر نقدی حیاتی مشتریان را تخلیه می‌کند، بدون هیچ مدرک علمی مبنی بر سود استفاده از qEEG. من موافقم که هزینه ای برای qEEG وجود دارد. انجام منظم qEEG بدون مزیت درمانی قابل اثبات، توجیه آن دشوار است.

مقدمه ای بر نوروفیدبک مبتنی بر qEEG

شواهد فزاینده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد استفاده از qEEG و مداخله سفارشی NF تأثیر درمانی مثبتی دارد. اطلاعات اولیه از کسانی که از تکنیک "احساس" استفاده می‌کنند، از داده‌های qEEG استفاده می‌کنند. شواهد متقاعد کننده تر تا به امروز، ارزیابی گذشته نگر از نتایج در یک عمل واحد است.


پژوهش گذشته نگر 3 سال داده های NF را با استفاده از یک رویکرد درمانی استاندارد رایج با 2 سال با استفاده از مداخله سفارشی مبتنی بر qEEG مقایسه کرد. یک خلاصه ناخالص از مقاله نشان می دهد که موفقیت بالینی تخمین زده شده دو برابر شده است، از 30 به 60%. علاوه بر این، مجموع سود درمان (هر دو گروه مزایا "مزایای" و "کامل" با هم) از 80٪ افزایش یافته که قبلاً گزارش شده بود به 90٪ افزایش یافته است (C. Wright et al., SSNR, Austin 1998). .


اگر چند جلسه با استفاده از حدس‌های بالینی برای انتخاب سایت‌ها صرف «درست درست کردن» شود، اثربخشی هزینه به راحتی دیده می‌شود. پرداخت هزینه انتخاب مناسب با استفاده از qEEG، تنها به چند جلسه هدر رفته نیاز دارد، بدون اینکه به واکنش های نامطلوب احتمالی اشاره کنیم.

دستگاه نوار مغز

من معتقدم قوی ترین استدلال برای استفاده از qEEG از بروز گزارش شده صرع غیر تشنجی پیشانی و لوب تمپورال همراه با تشخیص ADD/ADHD ناشی می شود. وقتی دیدم 10 درصد در ادبیات نقل شده است، شوکه شدم و در مورد قابل اعتماد بودن مشاهده تردید داشتم. پس از نزدیک به 3 سال انجام غربالگری برای یک عمل ADD/ADHD، درصد مشابهی از صرع پنهان یا تشخیص داده نشده را دیدم. من اکنون به این رقم ایمان بیشتری دارم.


استفاده از مداخله استاندارد ADD/ADHD با یک صرع تشخیص داده نشده ممکن است مشکل ساز باشد. در صورت استناد به قوانین، عدم آگاهی بهانه ای نیست (بخوانید «دفاع»). qEEG دارای یک EEG بالینی است که در طول ارزیابی خود خوانده می شود، که امکان ارجاع یا تشخیص صحیح صرع (یا هر وضعیت پنهان دیگری مانند تومور، انسفالوپاتی متابولیک یا سمی یا زوال عقل اولیه) را فراهم می کند.

چگونه نقشه ها به شما می گویند که کجا باید مداخله کنید؟

من یک بار شنیدم که qEEG به عنوان "الکتروفرنولوژی" شناخته می شود، اصطلاحی که تصاویری از دوران باستان و باورهای باستانی در مورد عملکرد مغز را تداعی می کند. من این اصطلاح را به نوعی دوست دارم، زیرا فکر می‌کنم این اصطلاح به پتانسیل ایجاد مفروضات ساده‌سازی در مورد مداخله، بر اساس نقشه‌های رنگی «نقاط داغ»، «برآمدگی‌های» الکتروفرنولوژی اشاره می‌کند.

 

QEEG ها بدون مدل مناسب و پیچیده از نحوه عملکرد مغز وسوسه می شوند که الکترودهای مداخله گر را روی مناطقی که با مقداری رنگ در نقشه «روشن می شوند» بچسبانند. این منطقه احتمالاً یک مصنوع، یک یافته طبیعی، یک نوع طبیعی یا حتی منطقه مناسب برای مداخله است. همچنین ممکن است ناشی از یک علت دور یا تغییر در تنظیم مغز باشد.

 

مطالعه زمان بر عملکرد مغز، EEG و تکنیک های تجزیه و تحلیل کمی، از جمله مصنوعات برای درک نقشه های رنگارنگ و آموزنده، جداول مقادیر و مقایسه پایگاه داده مورد نیاز است. مطالعه دقیق پایگاه داده انتخاب شده نیز برای درک نقاط قوت و ضعف آن مورد نیاز است.

 

یکی از اولین پزشکان NF که از qEEG برای مداخله در دهه 1970 استفاده کرد، پوریر، پزشک/محقق کانادایی بود. او از آرایه طیفی فشرده مشتق شده از تحلیل فوریه (CSA) برای انتخاب باندهای «کمبود» و «زیاد» استفاده کرد و پروتکل خود را طوری تنظیم کرد که مانند یک بولدوزر عمل کند، قله‌ها را بریده و دره‌ها را پر کند. قضاوت بالینی او بر اساس تجربه بود، نه مقایسه پایگاه داده، اما او نتایج مثبت را از نظر بالینی گزارش کرد.

   

کاربردهای بالینی qEEG

qEEG توسط افرادی که در حال حاضر در یک عمل حرفه ای هستند برای کاربردهای بالینی زیر استفاده می شود: ارزیابی اثرات داروها و پیش بینی پاسخ دارویی، ارزیابی ضربه های سر، ارزیابی تغییرات شناختی و روانی، در NF و در ارزیابی عملکرد و آموزش اوج و همچنین موارد دیگر.


استفاده از qEEG "موقعیت دوقطبی" در ارزیابی کاندیدهای جراحی قبل از جراحی مغز در صرع یکی از مناطق کاملاً پذیرفته شده با تایید AAN است. در سایر زمینه های کاربرد qEEG سطوح مختلفی از پشتیبانی یا عدم وجود آن توسط گروه های مختلف حرفه ای وجود دارد.


در دست کسانی که با این حوزه آشنا هستند، qEEG می تواند به خوبی در همه این زمینه ها استفاده شود. در دستان افرادی که با جزئیات این تکنیک آشنا نیستند، این می تواند اتلاف وقت، منبع حواس پرتی یا مشکل یا حتی یک مسئولیت باشد.

منبع: qeegsupport