نقشQEEG در تشخیص اختلالات عصبی

/Image/00000230902-2809944.jpg
توسط : ادمین
8/21/2023 12:26:00 PM
نقشQEEG در تشخیص اختلالات عصبی

در این بررسی، ما از طریق شواهد موجود در مورد کاربردهای عملی این ابزار بالینی صحبت می کنیم. ما نتیجه می گیریم که تا به امروز، نقش QEEG لزوماً تعیین دقیق تشخیص فوری نیست.

الکتروانسفالوگرافی کمی (QEEG) یک نوع مدرن تجزیه و تحلیل الکتروانسفالوگرافی (EEG) است که شامل ضبط سیگنال های دیجیتال EEG است که با استفاده از الگوریتم های پیچیده ریاضی پردازش، تبدیل و تجزیه و تحلیل می شوند.

QEEG تکنیک های جدیدی را برای استخراج ویژگی سیگنال های EEG آورده است: تجزیه و تحلیل باند فرکانس خاص و پیچیدگی سیگنال، تجزیه و تحلیل اتصال، و تجزیه و تحلیل شبکه. کاربرد بالینی QEEG گسترده است، از جمله اختلالات عصبی روانپزشکی، صرع، سکته مغزی، زوال عقل، آسیب مغزی تروماتیک، اختلالات سلامت روان، و بسیاری دیگر.


 در این بررسی، ما از طریق شواهد موجود در مورد کاربردهای عملی این ابزار بالینی صحبت می کنیم. ما نتیجه می گیریم که تا به امروز، نقش QEEG لزوماً تعیین دقیق تشخیص فوری نیست، بلکه ارائه بینش اضافی در ارتباط با سایر ارزیابی های تشخیصی به منظور دستیابی به اطلاعات عینی لازم برای دستیابی به تشخیص دقیق، ارزیابی صحیح شدت بیماری و پاسخ درمانی خاص است.

آنچه باید از EEG بدانیم

از سال 1929، زمانی که هانس برگر اولین الکتروانسفالوگرافی (EEG) را ثبت کرد، زمینه الکتروفیزیولوژی مغز پیشرفت قابل توجهی داشته است. مشاهدات برگر محدود به حوزه زمان بود، اما او پیشنهاد کرد که تجزیه و تحلیل فرکانس تفسیر سیگنال های EEG را در آینده بهبود می بخشد.

 استفاده از کامپیوترها برای تجزیه و تحلیل EEG در دهه 1970 آغاز شد و مارک نوور EEG دیجیتال را برای اولین بار در سال 1997 تعریف کرد . EEG دیجیتال مزایای متعددی مانند انتخاب آسان ویژگی های قابل توجه برای دریافت صحیح EEG، امکان تغییر حساسیت پارامترها و محدوده فرکانس به منظور تجزیه و تحلیل تنها بخش های خاصی از سیگنال EEG، دقیق تر و خاص تر را فراهم می کند.

تست نوار مغز

 کاربردهای بالینی QEEG

اختلالات عصبی - روانپزشکی آکادمی نورولوژی آمریکا (AAN) و انجمن نوروفیزیولوژی بالینی آمریکا (ACNS) بیان می کنند که QEEG ممکن است مکمل EEG معمولی در شرایط زیر باشد: غربالگری پیک ها یا تشنج های احتمالی صرع، غربالگری تشنج های صرعی در بیماران در معرض خطر. در بخش مراقبت‌های ویژه (ICU)، ارزیابی قبل از جراحی در صرع مقاوم به دارو، تشخیص عوارض حاد داخل جمجمه‌ای حین عمل، ارزیابی بیماران مبتلا به علائم بیماری عروق مغزی، ارزیابی شدت دمانس و انسفالوپاتی‌ها و EEG سرپایی بستری می‌شوند.


 از سوی دیگر، در مطالعات تجربی بدون هیچ مدرکی در عمل بالینی، QEEG برای شرایط زیر استفاده می شود: سندرم پس از ضربه مغزی، آسیب مغزی خفیف یا متوسط، اختلال کمبود توجه، اسکیزوفرنی، افسردگی، اعتیاد به الکل، وزوز گوش و برای نظارت بر پاسخ درمانی به داروهای روانگردان


صرع EEG یک ابزار ارزیابی استاندارد در صرع است. اگرچه QEEG به اندازه EEG کاربرد گسترده ای ندارد، اما می تواند تشخیص سریع تشنج های صرع و همچنین تشخیص افتراقی بین زیرگروه های مختلف را ارائه دهد. گوئنکا و همکاران پیشنهاد کرد که انواع مختلف تشنج دارای الگوهای QEEG خاصی هستند، حساسیت شناسایی آنها را افزایش داده و تشخیص را بهبود می بخشد .


بنابراین، در مطالعه آنها، حساسیت طیف‌نگارهای QEEG در تشخیص تشنج بین 43 تا 72 درصد بود و عدم تقارن با تشنج کانونی در 117 بیمار از 125 بیمار با حساسیت 94 درصد ارتباط داشت. نقش دیگر QEEG در صرع، ارزیابی پاسخ به درمان ضد صرع با استفاده از مطالعات فارماکو-EEG است.


طبق انجمن بین‌المللی Pharmaco-EEG (IPEG)، Pharmaco-EEG کمی توصیف و تجزیه و تحلیل کمی از اثرات مواد بر سیستم عصبی مرکزی در فارماکولوژی بالینی و تجربی، سم‌شناسی عصبی، تحقیقات درمانی و سایر رشته‌ها است.


مطالعات متعدد بر روی درمان‌های عصبی-روان‌پزشکی اثرات داروها را بر ویژگی‌های امواج مغزی پیشنهاد کرده‌اند، به طوری که تجزیه و تحلیل EEG به یک ابزار ضروری در طبقه‌بندی عوامل روان‌داروسازی تبدیل می‌شود.

تست نوار مغز

Rosadini و  Sannita ادعا می کنند که اولین کسانی هستند که QEEG را به منظور تجزیه و تحلیل اثرات ضد تشنج ها با مطالعه قدرت طیفی در رکوردهای مکرر EEG به مدت 16 ماه مرتبط با دوزهای پلاسمایی اتوسوکسیماید، دی فنیل هیدانتوئین، والپروئیک اسید و فنوباربیتال استفاده کردند.

شایع ترین اثرات شناسایی شده عبارتند از: کند شدن EEG، افزایش فعالیت دلتا (δ) و تتا (θ) و کاهش در باندهای فرکانس بالا، کاهش سرعت در ریتم غالب خاص است. با توجه به اینکه اختلال شناختی (CI) ممکن است در 70 تا 80 درصد بیماران مبتلا به صرع رخ دهد، CI از طریق پارامترهای QEEG می تواند به درک بهتر پاتوفیزیولوژی فعالیت شناختی تغییر یافته در صرع کمک کند.


همبستگی بین قدرت مطلق، انسجام بین و درون نیمکره و فعالیت شناختی در بیماران مبتلا به صرع بالای 18 سال در برخی مطالعات پیشنهاد شده است. توان مطلق در تمام باندهای فرکانسی در بیماران صرعی افزایش یافته بود و انسجام درون و درون نیمکره ای در باند θ در بیماران مبتلا به صرع بیشتر از بیماران سالم بود.


منبع: ncbi